معنی ماشین تراش، چرخ کوزهگری، تراش دادن، خراطی کردن, معنی ماشین تراش، چرخ کوزهگری، تراش دادن، خراطی کردن, معنی kاadj تcاa، ]co lmxi;cd، تcاa bاbj، ocاzd lcbj, معنی اصطلاح ماشین تراش، چرخ کوزهگری، تراش دادن، خراطی کردن, معادل ماشین تراش، چرخ کوزهگری، تراش دادن، خراطی کردن, ماشین تراش، چرخ کوزهگری، تراش دادن، خراطی کردن چی میشه؟, ماشین تراش، چرخ کوزهگری، تراش دادن، خراطی کردن یعنی چی؟, ماشین تراش، چرخ کوزهگری، تراش دادن، خراطی کردن synonym, ماشین تراش، چرخ کوزهگری، تراش دادن، خراطی کردن definition,